Tuesday, February 7

مترو 2

اولش توی ایستگاه می دویدم
خوب طبیعتا هی میخوردم زمین و زخمی می شدم
همه نگاهم میکردن
یه عده نشسته بودن و اصلا تکون نمیخودن
بقیه هم مثل من میدویدن
ولی یواش یواش فهمیدم که راه برم خیلی بهتره
همه ی آدمای توی ایستگاه همون آدمای ایستگاه های قبل بودن
کمتر شده بودن
یه عده ریش گذاشته بودن یه عده دیگه هم آرایش کرده بودن
ایستگاه خوبیه
مخصوصا این که یاد گرفتم راه رفتن خیلی بهتر از دویدنه!
در ضمن عینکم رو هم عوض کردم
خیلی چیزا رو باهاش درست تر میبینم
ولی میخوام واسه ی اسفند سال دیگه بلیط ایستگاه بعدی رو بخرم
کاش بتونم سوار بشم
آخه ترنی که واسه ایستگاه بعدی گذاشتن خیلی کوچیک تره

No comments:

Post a Comment