No respond to paging
.
.
.
The mobile set is DIE
پ.ن: پشه پرونی به روش نوين!
شب است
و خيال است
و زيبايی
پرواز را نه برای بالا رفتن
که برای فرود آمدن دوست دارم
پرهای بسته، سقوط حتمیست
در ميانهی آسمان و زمينام
با پرهای باز، پرواز را
نه به سوی آسمان
که به سوی زمين
در سر میپرورانم.
اولين جلسهای که به صحبتهای مهندس احمديه، توی کلاس گوش دادم، جلسهی امروز بود. (جلسهی بعد از میانترم)
درس نداد، خارج از درس حرف زد، (برای اولین بار در ایران!)
از زندگی گفت.
احساس کردم دوستش دارم،
واقعا اینگونه حس کردم، باز هم برای اولين بار در ايران!
يکسال گذشت...
در اين يکسال فاتحان هم ردهی قلهی کنکور با هم همراه شدند تا قلههای رفيعتری را دوشادوش يکديگر فتح کنند.
اين فاتحان وقتی به پشت سر نگاه میکنند، خاطرات زيبايی را میبينند که حتی رگههای گذرای تلخی نتوانسته است از جلوهی آنها بکاهد و وقتی به پيش روی خود مینگرند سعی میکنند با ديدی وسیع و نظری بلند، تنها افقهای روشن را ببينند.
آنها هيچگاه يکديگر را در اين راه تنها نمیگذارند، چرا که هدف آنها رسيدن نيست بلکه همراه هم رسيدن است.
بچههای عمران ۸۲
بهار ۸۳
چه دروغی!
چه دروغی؟
چه فریبی!
چه فریبی؟
چه دلیلی!
چه دلیلی؟
عظمت دروغ فریبدهندهی بیدليلت
هیچ است!
عظمتی پوچ و خود فریب...
فقط این بار را...
نه با دروغ
نه با فریب
نه با دليل
بی دروغ، بی فریب، بی دلیل
ساده و راحت.