Sunday, March 5

به یاد آر

یاد آر
دو پنجره را كه به آسمان باز می شد
به آسمانی آتشین
و تو
به آتشِ افق خیره وار می نگریستی
یاد آر

یاد آر
آن كوچه باغی را كه تو
پشت ازدحامِ درنگ، بی درنگ
با قلب خود به جلو می تاختی
یاد آر

یاد آر
آن ساحل و ماسه هایش را
زانوان خسته ات را
جای پای صحبتت را
یاد آر

حالا نگاه كن
نه پنجره ای، نه آسمانی، نه كوچه باغی، نه ساحلی
نگاه كن، چه مانده
جز جای پایِ صحبتت بر شن های ساحل های مغروقِ در زمان
جای پای گفته ای ناگفته

4 comments:

  1. kheyli zibast are
    vali chi shod? ha?
    man ke ....................

    ReplyDelete
  2. yade ey 7salegie forugh oftadam khoondish kheily ghashange
    rasti ezdeham ba h jimi hast na ba h 2chesh
    toonesti dorostesh kon
    sayadam ba manzoori inkaro kardi?

    ReplyDelete
  3. به یاد آر و به خاطر بسپار ...

    ReplyDelete