دیرپاییست آشوبی در دلم
سرخ‌گون و سیاه چُرده
در تکاپوست
بیدارانِ پاسی از شب گذشته می‌دانند که چه گویم
آنان همرزمانِ این رزمند
Friday, August 18
نَبَرد
Subscribe to:
Post Comments (Atom)
Subscribe To
Posts
Comments
دیرپاییست آشوبی در دلم
سرخ‌گون و سیاه چُرده
در تکاپوست
بیدارانِ پاسی از شب گذشته می‌دانند که چه گویم
آنان همرزمانِ این رزمند
Posts
Comments
manam kheili vate to jangam ba doshmane farzi!tazegiha ham dastor aghab neshini dadam.
ReplyDeleteسلام.
ReplyDeleteبه نظر شما فریادی که از روی درد چگونه باید نوشت.
ببخشید که نتونست فینگلیش بنویسم.
از اینکه به وبلاگ سر زدید مرسی از این کار بد بازم بکنید.
خداحافظ.
سلام.
ReplyDeleteبه نظر شما فریادی که از روی درد چگونه باید نوشت.
ببخشید که نتونست فینگلیش بنویسم.
از اینکه به وبلاگ سر زدید مرسی از این کار بد بازم بکنید.
خداحافظ.
khoobe pas man ke shaba khab nadaram midooni
ReplyDeleteای روزگار... آره.. می فهم چی میگی
ReplyDeletehamrazmane pasi az shab gozashte ke gah bi dalil dar in razmand be jorme ashobi sorkhgon !
ReplyDeletemidanam o midani ke tamame inha yek dalil bishtar nadarand va on chizi nist joz ...( bigharari :) )
razmat pirooz
ReplyDeleteman tuye yek jebheye dige dishab mijangidam :-S tanhaye tanha! bedune hamrazm bar alayhe doshmane farzi!
ReplyDeleteسلام...
ReplyDelete"و آن شب گردی و شب زنده داری های دور از خستگی تا صبح"
موفق باشی و خندوون.